مخیّله یِ مخلوط

دو تا برای او یکی برای خودم

جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ

1

هر خطی که بالا رفت پایین آمد

جز تو که سرخِ اجاقی بودی 

برای آبیِ آبم

آب که سرخ شد

دیگر چای ام حاضر بود


2

از کوه که گذشتم

در کنار دسته ای حصیر دیدم

کلاهی بافتم


اما نفهمیدم باغبانش که بود...


3

صبح تا شب

کوزه میکشم از این طبیعت بیجان

تا که روزی

یکی را بشکنی و عسل شوم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۸

نظرات  (۱)

۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۲۲ عرفان پاپری دیانت
دومی و سومی رو دوست داشتم.
حتی ایده فیلم میتونن باشن به نظرم.
سومی👌

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی